تعجب می کنید که هنوز این سیاست انگلیسی کاربرد زیادی دارد ؟ حتی در کشور ما که انقلاب آن به 30 سالگی رسیده و توطئه های زیادی را دیده و پشت سر گذاشته ؟!

اشتباه نکنید ، اولا این شعار در درجه ی اول متعلق است به صهیونیسم بین الملل و این ایده و طرح " تفرقه بیفکن و حکومت کن " توسط علمای ارشد صهیون طراحی شد والا فکر انگلیسی ها با همه ی موزی گریشان تا به این حد نبود ، فی الواقع آنها هم دست آموز صهیونیسم بین الملل هستند و از لحاظ خوی پلیدی و مکر و حیله و بکارگیری آن برای استثمار ملت ها اگرچه از صهیونیست ها چیزی کم ندارند اما بیشتر آنچه از شر وبدی در آنها جمع شده ، مدیون صهیونیست ها هستند!

دوما شعار فوق هنوز بعنوان یکی از راهبردی ترین حربه ی صهیونیست ها و پیروانشان در انگلیس و آمریکا در سرتاسر جهان می باشد . هر جایی که توطئه ای در سطح ملی  صورت گرفته یا در حال شکل گیری می باشد رد پایی از سیاست تفرقه بیفکن و حکومت کن با کارگردانی صهیونیست ها و متحدانشان را می توان پیدا کرد .

با مطالعه کتاب یهود بین الملل نوشته ی هنری فورد (THE INTERNATIONAL JEW HENRY FORD  )  کمی با " پروتکل های علمای ارشد صهیون"  آشنا می شویم  اما این همه ی ماجرا نیست !!!

بلکه گوشه ایی از تبهکاری های آنهاست و با پیشرفت علم و فن آوری آنها نیز در بعد براندازی و جاسوسی و استخدام جاسوس و ضربه زدن به فرهنگ ملت ها پیشرفت زیادی کرده اند.

ما در این قسمت ، تصمیم داریم بخشی از این کتاب را بازخوانی کنیم تا ببینیم ارتباطی بین برخی بازیگران سیاست و مدعیان آزادی با برخی شعارهای زیبا ولی فریبنده وهمچنین احزاب یک روزه  و دو روزه  که صرفا برای رسیدن به اهداف حزبی خودشان شعارهای مردم پسند می دهند وجود دارد؟

ترجمه این کتاب از صفحه 98 اینگونه شروع می شود :

تفرقه بیفکن و حکومت کن

آیا احتمال دارد که برنامه پروتکل ها با موفقیت اجرا شود ؟ اجرای برنامه تاکنون نیز با موفقیت توأم بوده وبسیاری از مهمترین مراحل آن هم اینک به واقعیت پیوسته است . اما این مسأله نباید موجب اضطراب شود ، زیرا سلاح اصلی که باید علیه چنین برنامه ای ، اعم از اجزای کامل یا ناقص آن ، به کار گرفته شود انتشار آن به صورت روشن و واضح است . بگذارید مردم آگاه شوند . تحریک مردم ، هشدار دادن به مردم و توسل به شور و هیجان مردم شیوه برنامه ای است که در پروتکل ها تشریح شده است . پادزهر این شیوه صرفا روشن ساختن ذهن مردم می باشد .

تجزیه و تحلیل پروتکل ها نشان می دهد که چهار بخش اصلی را در بر می گیرند . این بخش ها نه در ساختار این سندها بلکه در مضمون آنها مشخص شده اند . اگر هدف پروتکل ها را هم منظور کنیم بخش پنجمی نیز خواهیم داشت ، اما این هدف در کل پروتکل ها مفروض انگاشته شده و تنها گهگاهی در قالب الفاظ تعریف و تبیین گردیده است .  چهار بخش اصلی حکم ساقه های تناوری را دارند که شاخه های بسیاری از آنها انشعاب پیدا کرده اند .

بخش نخست ظاهرا برداشت یهود از سرشت انسان ، یا در واقع سرشت غیر یهود ، را شامل می شود . بخش دوم شرح اقداماتی است که تاکنون برای تحقق بخشیدن به برنامه انجام گرفته است . بخش سوم آموزش جامعی را در زمینه روش هایی که باید برای اجرای کاملتر برنامه به کار گرفته شوند ارائه می کند . بخش چهارم آن گروه از مضامین پروتکل ها را در بر می گیرد که کارهای در دست اقدام را ، در زمان طرح پروتکل ها طی سخنرانی های سابق الذکر، به تفصیل شرح می دهند. پاره ای ازاین اهداف از آن ایام تاکنون برآورده شده اند ،

زیرا باید به خاطر سپرد که در خلال سال های 1905 تا به حال ، جریان های صاحب نفوذ و قدرتمندی به منظور دستیابی به اهداف مشخص فعالیت داشته اند .

مهمترین این اهداف تجزیه اتحاد و همبستگی و قدرت غیر یهود بود که البته با وقوع جنگ های گسترده در اروپا برآورده گردید . روشی که به تفصیل شرح داده می شود روش تجزیه و ایجاد تفرقه است . مردم را به احزاب و فرقه های گوناگون تجزیه کنید بذر امید بخش ترین و اوتوپیایی ترین اندیشه ها را بیفشانید . این کار دو نتیجه در بر خواهد داشت : اولا همیشه گروهی پیدا خواهد شد که از یکی از این اندیشه ها طرفداری کند و بدان وفادار بماند ؛ ثانیا طرفداری گروه های مختلف از اندیشه های متفاوت ، آنان را از یکدیگر جدا و بیگانه خواهد ساخت .  مولفان پروتکل ها شرح می دهند که این کار چگونه باید انجام گیرد . نه یک اندیشه بلکه انبوهی از اندیشه ها باید رواج پیدا کنند ، بدون آنکه بین آنها اتحاد و هماهنگی وجود داشته باشد .

این مطلب ادامه خواهد داشت .